نگار و پیر شدن و نشنیدن گوشاش
دیروز دیگه از دست اسباب بازیهای نگار خسته شده بودم از اتاق خانم گرفته تا پذیرایی و آشپزخانه خلاصه من کلافه از این همه شلوغی برگشتم با جدیت کامل به خانم می گم وسایلت و جمع کن و گرنه همه رو می ریزم دور خانم برگشته با غرور کامل می گه حواسم نیست می گم یعنی چی ؟ می گه یعنی نمی شنوم چی می گی ،پیر شدم حالا من مونده بودم دیگه چی می شه گفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...
نویسنده :
مامان نگار
8:26